این شده قسمتم انگار که بی یار بمیرم
بی گلِ روی شما در به در و خار بمیرم
جمعه ها میگذرد بی خبر از غایبِ حاضر
نشود کاش که در حسرتِ دیدار بمیرم
اللهم عجل لولیک الفرج
این شده قسمتم انگار که بی یار بمیرم
بی گلِ روی شما در به در و خار بمیرم
جمعه ها میگذرد بی خبر از غایبِ حاضر
نشود کاش که در حسرتِ دیدار بمیرم
اللهم عجل لولیک الفرج
دنیای بی حضورِ تو دنیای بیخودی است
دیدن به غیرِ تو چه تماشای بیخودی است
امروز جمعه است پر از حسِ انتظار
فردا اگر بدونِ تو؛فردای بیخودی است
اللهم عجل لولیک الفرج
در حالِ گناه دیده ای باز مرا
از چاه به در کشیده ای باز مرا
من منتظرِ دروغی و پست توام
با اینهمه تو خریده ای باز مرا
اللهم عجل لولیک الفرج
احساس میکنم که ضرر کرده ام چه حیف
من با گناه عمر به سر کرده ام چه حیف
ماهِ خدا گذشت و همانم که بوده ام
از جمعه های بی تو گذر کرده ام چه حیف
اللهم عجل لولیک فرج
شبِ قدری دعای ما فرج بود
قنوت و ربنای ما فرج بود
ولی غیر از زبان ای کاش
حرفِ میانِ سینه های ما فرج بود
اللهم عجل لولیک الفرج