هر جمعه دلی زار و گرفتار نداریم
از دوری او دیده ی خونبار نداریم
غفلت زده ایم و سرمان گرم به دنیاست
با یارِ سفر کرده ی خود کار نداریم ...
اللهم عجل لولیک الفرج
هر جمعه دلی زار و گرفتار نداریم
از دوری او دیده ی خونبار نداریم
غفلت زده ایم و سرمان گرم به دنیاست
با یارِ سفر کرده ی خود کار نداریم ...
اللهم عجل لولیک الفرج
دل کنده بود از خاک و آخر آسمانی شد
تقسیم شد قاسم تنش تا جاودانی شد
حالا همه چشم انتظارِ منتقم هستند
ای حاج قاسم مکتبِ عشقت جهانی شد
اللهم عجل لولیک الفرج
کمترین کارِ من این است که از آمدنت دم بزنم
همه جا حرفِ تو را ای پسرِ فاطمه محکم بزنم
جمعه ها یادِ تو در سینه سرازیر که شد تنگِ غروب
خوابِ آسوده ی غافل شده ها را همه برهم بزنم
اللهم عجل لولیک الفرج
یلداترین شب، غیبتِ کبرای مهدی است
خوشبخت آنکس که فقط شیدای مهدی است
تنگِ غروبِ جمعه تنها آرزویم
دیدارِ رخسارِ گلِ زیبای مهدی است
اللهم عجل لولیک الفرج
به خیمه گاهِ تو آخر نمیرسد پایم؟
میانِ منتظرانت نمیدهی جایم؟
غروبِ جمعه شده، ای عزیزِ غائبِ من
شده به یادِ تو بودن تمامِ دنیایم ...
اللهم عجل لولیک الفرج
یک به یک کم میشود از جمعِ ما حاج قاسم ها و فخری زاده ها
این طرف ما هیچ اما آن طرف منتظر هستند آن آزاده ها
عده ای سرگرمِ برجام اند و جام، عده ای دنبالِ پست اند و مقام
هر غروبِ جمعه اما بی قرار ، چشم در راهیم ما جامانده ها
اللهم عجل لولیک الفرج