خجالت می کشم نامِ خودم را منتظر بگذارم آقا
خودم را در صفِ چشم انتظارانِ شما بشمارم آقا
اگر چه غافلم ، شرمنده ام ، آلوده و غرقِ گناهم
خدا را شکر که در سینه ام مهرِ تو را من دارم آقا
اللهم عجل لولیک الفرج
خجالت می کشم نامِ خودم را منتظر بگذارم آقا
خودم را در صفِ چشم انتظارانِ شما بشمارم آقا
اگر چه غافلم ، شرمنده ام ، آلوده و غرقِ گناهم
خدا را شکر که در سینه ام مهرِ تو را من دارم آقا
اللهم عجل لولیک الفرج
یا این گدای در به درت را جواب کن
یا که مرا برای خودت انتخاب کن
تنگِ غروبِ جمعه شد و دل گرفته باز
آقای من در آمدنِ خود شتاب کن
اللهم عجل لولیک الفرج
نوشیده لبم همیشه از جامِ غروب
لرزیده دلم دوباره با نامِ غروب
والله جهنم است دنیا جمعه
دلتنگ که می شویم هنگامِ غروب
اللهم عجل لولیک الفرج
سر باز خواهد کرد زخمِ جمعه های ما
آیا به گوشَت می رسد سوزِ صدای ما؟
تا کِی نوشته دستِ تقدیرِ خداوندی
این جمعه های بی تو بودن را به پای ما؟
اللهم عجل لولیک الفرج
این جمعه های مرده دور از عبورِ تو
سر زنده می شوند همه با حضورِ تو
مستضعفان و منتظران با همه امید
خوش کرده اند دل به زمانِ ظهورِ تو
اللهم عجل لولیک الفرج