در قابِ جهان جلوه ی رخسارِ تو خالی است
در چشمِ زمین لحظه ی دیدارِ تو خالی است
از سیصد و سیزده نفر یارِ به راهت
جای ردپای چند نفر یارِ تو خالی است
اللهم عجل لولیک الفرج
در قابِ جهان جلوه ی رخسارِ تو خالی است
در چشمِ زمین لحظه ی دیدارِ تو خالی است
از سیصد و سیزده نفر یارِ به راهت
جای ردپای چند نفر یارِ تو خالی است
اللهم عجل لولیک الفرج
در بیاور از عزا چشم انتظاران را بیا
شاد کن دلهای ما دل بی قراران را بیا
باز هم جمعه رسید و درد جان ها را گرفت
ای طبیبِ ما بیاور زود درمان را بیا
اللهم عجل لولیک الفرج
خجالت می کشم نامِ خودم را منتظر بگذارم آقا
خودم را در صفِ چشم انتظارانِ شما بشمارم آقا
اگر چه غافلم ، شرمنده ام ، آلوده و غرقِ گناهم
خدا را شکر که در سینه ام مهرِ تو را من دارم آقا
اللهم عجل لولیک الفرج
یا این گدای در به درت را جواب کن
یا که مرا برای خودت انتخاب کن
تنگِ غروبِ جمعه شد و دل گرفته باز
آقای من در آمدنِ خود شتاب کن
اللهم عجل لولیک الفرج
نوشیده لبم همیشه از جامِ غروب
لرزیده دلم دوباره با نامِ غروب
والله جهنم است دنیا جمعه
دلتنگ که می شویم هنگامِ غروب
اللهم عجل لولیک الفرج