شبیهِ سایه به نورت همیشه محتاجم
تو ریشه ای منِ شاخه به ریشه محتاجم
جهان اگر که شود بیستون منم فرهاد
برای دیدنِ رویت به تیشه محتاجم ...
اللهم عجل لولیک الفرج
شبیهِ سایه به نورت همیشه محتاجم
تو ریشه ای منِ شاخه به ریشه محتاجم
جهان اگر که شود بیستون منم فرهاد
برای دیدنِ رویت به تیشه محتاجم ...
اللهم عجل لولیک الفرج
دل مرده ها را در حریمِ وصل راهی نیست
من در بساطِ جمعه هایم آه، آهی نیست
دور از تو هر لحظه پشیمانی است با این حال
گاهی دلم یادِ تو اما حیف گاهی نیست
اللهم عجل لولیک الفرج
احساس میکنم که مرا میخری خودت
وقتِ ظهور سمتِ خودت میبری خودت
من را که گم شدم همه عمر در گناه
می آوری به راه ، دمِ آخری خودت
اللهم عجل لولیک الفرج
جمعه ای دیگر رسید و حسرتی دیگر گذشت
انتظارِ منتظرها جمعه ها از سرگذشت
می رسد یک جمعه بعد از ما که میگویند حیف
عاشقِ بیچاره مولا را ندیده درگذشت ...
اللهم عجل لولیک الفرج
به دردت میخورم یا نه؟ نمیدانم تو میدانی
سرِ عهد و وفای خود نمیمانم تو میمانی
دوباره جمعه و جمعه،من و دلتنگی و گریه
به دنبالِ توام ای که نه پیدایی نه پنهانی ...
اللهم عجل لولیک الفرج