دلنوشته های مهدوی

سر منشاء هر خیری سرچشمه ی باران هم

جمعه شد و یادِ تو این عبدِ پشیمان هم

تا کِی تو و این دوری؟ تا کِی من و مَهجوری؟

ای کاش به سر آید با تو غمِ هجران هم

اللهم عجل لولیک الفرج

هر جا که بر پا فتنه ای و معضلی باشد

راه نجاتش پیروی از یک ولی باشد

جان ها به قربانِ ولی امرِ این دوران

رهبر فقط باید از اولاد علی باشد

اللهم عجل لولیک الفرج

گر چه سینه جمعه ها در یادِ آن غائب گم است

مرغِ دل امروز گاهی مشهد و گاهی قم است

آی مردم وقت تنگ و سینه تنگ و راه دور

یارِ ما در انتظارِ یاریِ ما مردم است

اللهم عجل لولیک الفرج

زلزله پیش از آنیکه به جانی بخورد

کاشکی این دلِ ما نیز تکانی بخورد

عمرِ ما نیست به اندازه ی یلدا ای کاش

که به دردت دلِ آشفته زمانی بخورد

اللهم عجل لولیک الفرج

ما به دنیای بدونِ تو همه سرگرمیم

انتظارِ تو و جمعه شده حذف از تقویم

مرد آن است که در یاریِ تو مثلِ حسین

جانِ ناقابل خود را بنماید تقدیم

اللهم عجل لولیک الفرج