باران نزد و مزرعه ی حوصله خشکید
چشمِ ترِ ما سوخت از این فاصله خشکید
هی جمعه و هی دوری و هی چشم به راهی
امیدِ دلِ خسته در این غائله خشکید
اللهم عجل لولیک الفرج
باران نزد و مزرعه ی حوصله خشکید
چشمِ ترِ ما سوخت از این فاصله خشکید
هی جمعه و هی دوری و هی چشم به راهی
امیدِ دلِ خسته در این غائله خشکید
اللهم عجل لولیک الفرج
هر جمعه دلی زار و گرفتار نداریم
از دوری او دیده ی خونبار نداریم
غفلت زده ایم و سرمان گرم به دنیاست
با یارِ سفر کرده ی خود کار نداریم ...
اللهم عجل لولیک الفرج
از آن شبی که تنت بینِ خاک پنهان ماند
زیارتِ تو به دل های ما محبان ماند
فقط به خاطرِ از جان گذشتگیِ شماست
اگر به پیکرِ امید تا ابد جان ماند
اللهم عجل لولیک الفرج
پشتِ در مادر تو را کرده صدا
بانویی مضطر تو را کرده صدا
هر شهیدی که به خون غلتیده است
لحظه ی آخر تو را کرده صدا
اللهم عجل لولیک الفرج
دل کنده بود از خاک و آخر آسمانی شد
تقسیم شد قاسم تنش تا جاودانی شد
حالا همه چشم انتظارِ منتقم هستند
ای حاج قاسم مکتبِ عشقت جهانی شد
اللهم عجل لولیک الفرج