مزدِ رسالت را میانِ کوچه ها دادند
جامِ بلا را به امامِ مجتبی دادند
فرمود پیغمبر مودت با عزیزانم
خوب این مودت را نشان در کربلا دادند
اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ
مزدِ رسالت را میانِ کوچه ها دادند
جامِ بلا را به امامِ مجتبی دادند
فرمود پیغمبر مودت با عزیزانم
خوب این مودت را نشان در کربلا دادند
اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ
خوش کرده دل به صحن و سرایی که نیست حیف
یا مجتبی به صحنِ رضایی که نیست حیف
بعد از دوماه حالِ دلم رو به راه نیست
چشمم به راهِ صاحب عزایی که نیست حیف...
اللهم عجل لولیک الفرج
از غصه دلش شکسته مادر
در راهِ پسر نشسته مادر
حالا که حسن حرم ندارد
هر چه حرم است بسته مادر
اللهم عجل لولیک الفرج
در صحنِ رضا کرب و بلا را دیدیم
ما صحنِ امامِ مجتبی را دیدیم
کی می رسد آن روز بگویند همه
ما منتقمِ خونِ خدا را دیدیم
اللهم عجل لولیک الفرج
ای زائرِ کربلای مشهد ، بر او برسان سلامِ ما را
رفتی به بقیع جزو زوار ، تو نام ببر تمامِ ما را
این جمعه هم از ماهِ صفر رفت، از یوسفِ زهرا خبری نیست
دو ماه دعای ما همین است ، یارب برسان امامِ ما را
اللهم عجل لولیک الفرج