این روزها که روزه گرفتیم بهتریم
از بوی نانِ خوانِ خدایی معطریم
وقتِ سحر به یادِ تو ای غایب از نظر
افطارها به یادِ لبِ شاهِ بی سریم
اللهم عجل لولیک الفرج
این روزها که روزه گرفتیم بهتریم
از بوی نانِ خوانِ خدایی معطریم
وقتِ سحر به یادِ تو ای غایب از نظر
افطارها به یادِ لبِ شاهِ بی سریم
اللهم عجل لولیک الفرج
ماهِ مبارکِ رمضان شد دلم شکست
از این همه گناه دلِ غرقِ غم شکست
تنگِ غروبِ جمعه الا غائب از نظر
از بس که خورده ام غمِ تو روزه ام شکست
اللهم عجل لولیک الفرج
در دلِ ما میلِ روحانی که نیست
من به دنبالِ کی ام ؟ آنی که نیست
سیدِ مظلومِ ما پس کِی ظهور؟
آه ...می آیی ؟ به تن جانی که نیست
اللهم عجل لولیک الفرج
روزِ عید است ولی خنده به لب دشوار است
جمعه -هر چند که عید است- ولی غمبار است
دیده گریان و دلم تنگ ، چه عیدی دارم
عیدِ ما منتظران روزِ خوشِ دیدار است
اللهم عجل لولیک الفرج
من که از بینِ همه فتنه جان سالم به درنخواهم برد
غیرِ درگاهِ پادشاهیِ تو شِکْوِه جای دگر نخواهم برد
هرکه خواهد رٙوٙد به هر سویی شِکْوِه ها را بٙرٙد به هر کویی
عصرِ جمعه من ای امامِ زمان غیرِ کویت به سرنخواهم برد
اللهم عجل لولیک الفرج