دلنوشته های مهدوی

سالها منتظر سیصد و اندی مرد است... آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم؟

دلنوشته های مهدوی

سالها منتظر سیصد و اندی مرد است... آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم؟

اشعار ذاکر اهل بیت علیه السلام کربلایی مهدی رحماندوست

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
پیوندهای روزانه

سرم به کار ِ خودم گرم می شود اغلب

هوس می آید و دل نرم می شود اغلب

غروب ِ جمعه که یادت به سینه می افتد

دل ِ سیاه پر از شرم می شود اغلب

اللهم عجل لولیک الفرج

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۲۲

غروب جمعه رسیده چه اضطراب بدی

دوباره دیده ام این جمعه هم چه خواب بدی

تمام روز به این جمله فکر خواهم کرد

تو را ندیده بمیرم؟عجب عذاب بدی

اللهم عجل لولیک الفرج

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۳۱

هوای شهر آلوده ، دل آلوده ، کجایی؟

دوباره روزِ جمعه ، سعی بیهوده ، کجایی؟

عزیزِ فاطمه! شرمنده از بارِ گناهانم

دلم تنها به یادت جمعه ها بوده ، کجایی؟

اللهم عجل لولیک الفرج

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۵ ، ۱۵:۵۷

غم واژه کوچکی است هنگامِ غروب‌

از اشک پر است جمعه ها جام ِ غروب

ما منتظرانِ عصرِ غیبت هستیم

هر جمعه نشسته ایم بر بامِ غروب

اللهم عجل لولیک الفرج

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۵ ، ۱۲:۲۹

با آرزوی دیدن ِ  روی تو دلخوشم

باشم گدا همیشه به کوی تو دلخوشم

هر جمعه با خیال ِ صدایت امیدوار

با حسرت ِ شنیدن ِ بوی تو دلخوشم

اللهم عجل لولیک الفرج

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۵ ، ۱۴:۳۶