غروبِ جمعه ی پاییز ، غم دو چندان تر
جهان بدونِ حضورت دوباره زندان تر
به دست های تو دنیا فقط شَوَد آباد
که بی ظهورِ تو دنیا خراب و ویران تر
اللهم عجل لولیک الفرج
غروبِ جمعه ی پاییز ، غم دو چندان تر
جهان بدونِ حضورت دوباره زندان تر
به دست های تو دنیا فقط شَوَد آباد
که بی ظهورِ تو دنیا خراب و ویران تر
اللهم عجل لولیک الفرج
زیباترین اذنِ دخولِ هر حرم اشک است
حرفِ دلم بینِ دو چشمانِ ترم اشک است
ای پا به پای اربعینی کِی تو می آیی؟
تنگِ غروبِ جمعه تنها یاورم اشک است
اللهم عجل لولیک الفرج
جامانده های کرب و بلا حالشان بد است
اصلا بدونِ کرب و بلا این جهان بد است
جز در رکابِ تو به خدا صاحب الزمان
جان جای دیگری بدهم بی گمان بد است
اللهم عجل لولیک الفرج
از کوچه های خلوتِ ما هم عبور کن
گاهی میانِ این دلِ ویران ظهور کن
هر چند روسیاهم و غافل ولی
خودت ویزای اربعینِ مرا جفت و جور کن
اللهم عجل لولیک الفرج
تا حال و روزِ ما نشود کم گناه تر
این روزگار می شود از این سیاه تر
آمد غروب جمعه و هر هفته می شود
هی چشم های منتظران رو به راه تر
اللهم عجل لولیک الفرج