دلنوشته های مهدوی

یک جرعه از نگاه تو این تشنه را بس است

"هل من معین" برای تو گریه کجا بس است

ماه خدا ز نیمه گذشت و کم است وقت

هجران-به جان حضرت زهرا(س)- بیا بس است

اللهم عجل لولیک الفرج

دم افطار که بی تاب تر و تشنه ترم

میشوم غرق علمدار،عمو،آب، حرم

بعد یاد تو می افتم که غریبی آقا

تو کجا دعوتی افطار؟ چرا بی خبرم؟

اللهم عجل لولیک الفرج

روزه گرفته ایم که روزی سپر شود

شاید دعای وقت سحر با اثر شود

تشنه که نه،گرسنه که نه،جان تو قسم

سخت است روزه ای که بدون تو سر شود

اللهم عجل لولیک الفرج

ای تازه ترین واژه در دفتر تنهایی

تو حادثه ای بکری در این شب یلدایی

هرجمعه بدون تو یک عمر پریشانی

یک جمعه-کدام آخر؟از راه تو می آیی؟

اللهم عجل لولیک الفرج

دیری ست مانده چشم گنهکار من به راه

جمعه غروب ها شده مقرون اشک و آه

شد آخرالزمان و جهان غرق فتنه هاست

یا صاحب الزمان به تو می آورم پناه...

اللهم عجل لولیک الفرج