آب از سرم گذشته و آبم نمیدهی
سامان به حال ِ زار و خرابم نمیدهی
در خواب ِ غفلتم که بیداریم دچار
پس حقم است اینکه جوابم نمیدهی
اللهم عجل لولیک الفرج
آب از سرم گذشته و آبم نمیدهی
سامان به حال ِ زار و خرابم نمیدهی
در خواب ِ غفلتم که بیداریم دچار
پس حقم است اینکه جوابم نمیدهی
اللهم عجل لولیک الفرج
بر سر ِ سفره ی تو هر که نصیبی دارد
پیش ِ جود ِ تو ،گدا حس ِ عجیبی دارد
سفره را جمع مکن، حاجت ِ من جا مانده
آخر این غم زده در راه غریبی دارد
اللهم عجل لولیک الفرج
شب ِ قدر آمد و رفت و سحر شد
دوباره قدرها بی تو به سر شد
اگرچه " العفو " ِ ما را خریدند
ولی " عجل فرج " ها بی ثمر شد
اللهم عجل لولیک الفرج
سفره ی افطار ِ ما شایسته ی کام ِ تو نیست
در دعاهای سحرها اکثراً نام ِ تو نیست
دور از فیض ِ تو در دام ِ هوس افتاده ابم
مرغ ِ دل افسوس مدتهاست در دام ِ تو نیست
اللهم عجل لولیک الفرج
وقتی غروب ِ جمعه دلم تنگ میشود
حس میکنم حضور ِ تو پررنگ میشود
مثل ِ همیشه ماه ِ مبارک بدون ِ تو
کار ِ دعا و روزه ی ما لنگ میشود
اللهم عجل لولیک الفرج